سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

ورودی حاجی آباد زرین در اواخر تیرماه 90به نام خدا

همنفسان گرامی سلام...

امیدوارم در این تابستان گرم دلهاتون سبز و بهاری باشه.

روی سخن من امروز با شمایی است که حاجی آبادی هستید و امروز به هر دلیلی در جایی خارج از این آبادی زندگی می کنید. از این جهت هم صریح حرف می زنم که در برخورد با همه ی شما کاملا درک کرده ام که دلتان برای این آب و خاک می تپد و نسبت به خیلی از مردم دیگر بیشتر و صمیمانه تر وطن آبا و اجدادی خودتان را دوست دارید.

به نظر من رونق و آبادانی یک نقطه بیش از اینکه مربوط به امکانات و بودجه و مسائلی از این دست باشد به این بستگی دارد که اهالی آنجا چقدر به فکر آن منطقه باشند و چقدر نسبت به مسائل مشترکشان حساس بمانند.

درست است که برای حفظ حیات اجتماعی منطقه ای دور دست مثل روستای حاجی آباد زرین جاده ی مناسب و بهداری مجهز و دهیاری قوی و برق سراسری و مدرسه و ... ضروری است ولی مهمتر از همه ی آنان سرمایه نیروی انسانی و اجتماع مور انسانهای علاقه مند و دلسوز است.

حالا به مسئله ی اصلی می پردازیم. من واقعا به شما در مورد خالی شدن آبادی از جمعیت جوان و فعال و مولد هشدار می دهم! من به شما حاجی آبادیهای مقیم مناطق دیگر در مورد خلوتی کشنده ی معابر و گذرهای روستا هشدار می دهم. من به شما در رابطه ی کشمون بدون کشاورز و پارکهای بدون کودک هشدار می دهم! من به شما حاجی آبادیهای مقیم تهران و یزد و اردکان و اصفهان و ... در مورد این بی توجهیتان به موطنی که همیشه دوستش دارید هشدار می دهم! دوستی لوازمی دارد که شما رعایت نکرده اید!

کمی قبل روز نیمه شعبان بود. عصر نیمه شعبان که هیچ کدام از شما تشریف نداشتید در کوچه های حاجی آباد قدم می زدم و تاسف می خوردم. کوچه های خالی... پارک خالی... خیابان خالی... خانه های خالی... مزارع خالی... حسینیه خالی... پاتوقهای خالی...

درست از سر کویر تا پایین پاسگاه رفتم ولی کلا دو یا سه نفر را دیدم که آنان نیز به سرعت و با عجله در حال گاز دادن به ماشینهایشان برای خروج از حاجی آباد بودند. آن وقت ما انتظار داریم مسئولان اردکان و یزد برای چه دل بسوزانند؟ وقتی عبور و مرور درجاده اینقدر کم است کجا پیمانکار برای پروژه دلسوزی می کند؟ اصلا کسی در خارج از حاجی آباد از جاده سازی جدید خبر دارد که چه آشی پخته اند؟

من جسارت نمی کنم ولی حداقل خودم فکر می کنم بر کسانی که زادگاهشان حاجی آباد است واجب ست که سالی یکی دو بار سری بزنند و دیداری تازه کنند... نکند بلایی که سر خیلی از روستاهای پر رونق سی چهل سال اخیر آمد و حالا به اندازه انگشتان یک دست جمعیت ندارند دارد به ما نازل می شود؟ ما خیلی وقت بود از خیر جمعیت ساکن گذشته بودیم ولی این انتظار بالایی نیست که در تعطیلات شرایط متفاوت باشد... که این روزها نیست!

ببخشید که کمی تند رفتم ولی باور کنید اگر نجنبیم خیلی زود فرصتهای حساس از بین می رود.

ارادتمند همه ی شما مردم صمیمی و مومن حاجی آبادی... در هر کجای دنیا که هستید!




تاریخ : دوشنبه 90/5/3 | 2:1 عصر | به قلم: محمد صادق خدایی | تا حرف حساب